ღ╬♥═╬ღ¸.• یک فنجان عشق•..¸ღ╬♥═╬ღ
آرامشــی میخواهم
نظرات شما عزیزان:
خلوتــی میخواهم
تــو باشی و من
در کنار هم
تو سُکوت کنــی و مَــن گوش کنم
و من آرام بگویم ترا دوست دارم و تو گوش کنی
و آرام بگوئی .. من هم
و شرمِ زیبائی را بر گونه ی تو ببینم ...
اما منطق هیچ کدامشان به پای منطق تو نرسید
رفتی و گفتی : همینه که هست ..
کــــــاش
از دِلــــــم هَــــمــ مــی رَفتــــی
اینه که بفهمی بزرگترین پناهت یه پناه دیگه هم داره.
چه میخواست ز ما این عقل ما..
نه با احساس هم درد بود..
نه به یاری گریه هایمان می آمد..!
عقل و منطقی بود در جدالی طولانی..
با احساس و قلب ما...
Power By:
LoxBlog.Com |